دانلود آهنگ حامد زمانی به نام دلارام
دانلود آهنگ حامد زمانی به نام دلارام با لینک مستقیم
آهنگ حامد زمانی به نام دلارام
Download New Music By Hamed Zamani Called Delaram
دانلود آهنگ حامد زمانی به نام دلارام با لینک مستقیم
متن آهنگ حامد زمانی به نام دلارام
بخت باز آید از آن در که یکی چون تو درآید موی زیبای تو دیدن در دولت بگشاید
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید این ظرافیت که تو داری همه دلها بفریبد
این لطافت که تو داری همه غم ها بزاداید
چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید
نیشکر با همه شیرینی اگر لب بگشایی
پیش نطق شکرینت چو نی انگشت بخاید گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی
چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید مژده ای دل که کنون وقت وصال است
و غمت رو به زوال است
به عشاق بگویید ره وصل بپویید که چار و مرض آن چاه ره ما
که عالم همه مجنون رخش
در طلبش نعره زنانند و به دف رقص کنانند و به دل خوف و رجا از کرم ساقی ما
ترد شده در دوز شوق حرمش صبر کنانند
دانلود آهنگ حامد زمانی به نام دلارام
و چنین است و چنان است و قرار دو جهان است و دو سپاهی ز غلامان به رهش جامه دریدند
و دل از خویش بریدند و به معشوق رسیدند
و همین مشغله ی ماست که از عشق بمیریم و جز او یار نگیریم
با همه خلع نمودم خم ابرو که تو داری ماه نو هر که ببیند به همه کس بنماید
دل به سختی بنهادم پس از آن دل به تو دادم
آنکه از دوست تحمل نکند عهد نپاید گر حلال است که خون همه عالم تو بریزی
آنکه گویی از همه عالم به تو آبم نشاید
چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند های بلبل نتوان بست که بر گل نسراید
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت یاد تو می رفت و ما عاشق و بیدل بدیم
پرده بر انداختی کار به اتمام رفت
ماه ننماید به روز چیست که در خانه تافت سرو نروید به بام کیست که بر بام رفت
گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی حاصل عمر
آن دمست باقی ایام رفت
دانلود آهنگ حامد زمانی به نام دلارام
تو رو دیدم به فدای قد و بالای نگاری که عمی بنده نواز است و حقیقت نمهجاز است
چه بگویم که چنین قصه دراز است جهانی بدرش غرق نیاز است
نماز است جواز است که دلم سوز و گداز است
و نمان و نمان و نمان ریزه خور خان کریمش که به کس کار ندارم بجز آن یار ندارم
به کسی کار ندارم ثمری غیر دلم بر سر بازار ندارم
منه نالایق ناقابل نادان چه کنم با
همه درماندگی و کوری و شرمندگی بندگی و بی ثمری پیش همان شخص
که کریم است و رحیم است
و همن یار قدیم است جهان گیر جهان دار بده دلبر و دلدار
و وفادار و هوادار به این سرور و سردار
و کس و کار به دل یار جهانی به کرم هاش بدهکار نمیشد دل غم دیده ی من یا بشود باز
خریدار ..